یک زن شهردار آینده تهران خواهد شد؟
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۵۹۱۱۰
انتخابات شورای ششم شهر و روستا، ۲۸ خرداد همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و مردم تهران به لیست شورای ائتلاف انقلاب اسلامی رای مثبت و قاطع دادند و مجموع آرای ۵ کاندیدا از شورای پنجمیها در انتخابات فقط حدود ۲۰۰ هزار نفر بود. قرار است از حدود اوایل شهریور فعالیت شورای جدید در خیابان بهشت آغاز و برنامههای این شورا برای خدمت رسانی به شهروندان اجرایی شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فارس، سوده نجفی یکی از منتخبین شورای ششم شهر تهران است. وی ۴۳ ساله و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دارد، مدرس دانشگاه و مولف کتاب در زمینه مدیریت است. همچنین نجفی در کارنامه و سوابق اجرایی و پژوهشی خود مشاور رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، مدیر حوزه سلامت، رئیس اندیشکده حکمرانی تهران (شهری)، معاون بانوان و امور خانواده شورای ائتلاف تهران، عضو شورای مرکزی و معاون امور بانوان جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی را دارد.
درباره موضوعات مختلف در شهر تهران از جمله انتخاب شهردار، توسعه حمل و نقل عمومی، انزوای اجتماعی، کارآفرینی، حمایت از جوانان و زنان بدسرپرست یا بدون سرپرست، انجام پروژههای عمرانی، نقش مدیریت شهری در اشتغالزایی، پدیده دستفروشان و کودکان کار، امنیت بیشتر زنان در پایتخت و موضوع کرونا با سوده نجفی، منتخب شورای ششم شهر تهران به بحث و گفتگو نشستیم که جزئیات آن به شرح ذیل است:
انتخاب شهردار تهران چه زمانی انجام میگیرد و چندگزینه جدی دراین مورد مطرح شده است؟
در حال حاضر موضوعات مطرح شده در فضای مجازی یا رسانهها شایعهای بیش نیست و منتخبین شورای ششم هنوز وارد مصادیق نشدهاند. به عبارتی جلسهای به عنوان انتخاب شهردار، هیأت رئیسه شورای ششم و کمیسیونهای آن نداشتهایم و هنوز نشست مشترک برگزار نشده و زمانی که این مسئله صورت گیرد، قطعاً آن را اطلاعرسانی میکنیم.
آیا انتخاب شهردار زن برای پایتخت مدنظر شورای شهر جدید خواهد بود؟
بله، این مسأله میتواند مورد بررسی قرار گیرد. قطعاً اعضای شورا روی گزینههای مختلف فکر میکنند. اگر خانمی کارآمد، انقلابی با روحیه جهادی همچنین شاخص و معیارهای مناسب برای گزینه شهرداری تهران باشد، اعضای شورا شرایط آن را بررسی میکنند و اگر همه موضوعات و ابعاد مختلف به صورتی باشد که انتخاب شهردار زن به نفع شهر باشد، قطعاً آن را رد نمیکنیم، ولی باید توجه داشته باشید که ما نگاه متفاوت نسبت به این قضیه نداریم و فرقی ندارد که شهردار زن یا مرد باشد، مهم کیفیت در اجرای برنامهها و بهبود وضعیت تهران است. اگر یک زن برای اداره تهران توانمندتر باشد، خب قطعا به آن رأی میدهیم.
مهمترین اولویت و برنامههای شما در شورای ششم چیست؟
ببینید در سالهای اخیر در شورای پنجم اقداماتی انجام گرفت که به نوعی میتوان آن را خروج قطار خدمت گذاری از ریل دانست. به نظر ما عملاً کار خاصی برای شهر تهران در شورای پنجم صورت نگرفته است و به طور مثال در حوزه حمل و نقل و ترافیک بسیار ضعیف عمل شده، به طوری که شاهد افتتاح خط جدید مترو نبودهایم و ایستگاههایی هم که افتتاح شده، کلنگ آن در دوره قبلی مدیریت شهری زده شده بود و بسیاری از کارها و برنامهریزیها مربوط به دوره قبل بود.
همچنین در اتوبوسرانی علیرغم کمبود جدی این ناوگان فقط ۲۵۰ اتوبوس و مینیبوس به تهران اضافه شد که این رقم بسیار اندک است. تهران شهری پرجمعیت و مهاجرپذیر بوده و روزبهروز هم به آمار جمعیتی آن افزوده میشود، پس بنابراین باید برای حمل و نقل عمومی پایتخت از جمله مترو، اتوبوسرانی و تاکسیرانی اقداماتی عاجل انجام داد.
در حوزه فرهنگی چه اقدامی در اولویت قرار دارد و اجرای آن میتواند خبر خوبی برای شهروندان باشد؟
گمنامی و انزوای اجتماعی در پایتخت بسیار زیاد است. بسیاری از مردم تهران متولد شهرهای دیگر هستند و خودشان را اکنون متعلق به شهر تهران نمیدانند و به نوعی میتوان گفت علقه عاطفی چندانی به پایتخت ندارند. این موضوع یک خلأ در حوزه فرهنگی محسوب میشود و باید مشکلات در این زمینه برطرف شود.
متأسفانه شورای پنجمیها بجز تغییر نام خیابانها کاری در حوزه فرهنگی انجام ندادهاند. مصوبهای هم در مورد زیست شبانه داشتند که حتی مورد موافقت همه اعضای شورای شهر نبود و مورد اعتراض فرماندار تهران هم قرار گرفت؛ بنابراین ما در این دوره نگاه خاصی به حوزه فرهنگی داریم و در کنار افتتاح پرژههای عمرانی قطعا مباحث فرهنگی نیز در تهران تقویت خواهد شد.
گفته میشود که شورای ششم قصد دارد در حوزه کارآفرینی اجتماعی ورود کند، نظرتان و برنامهها را در این زمینه بفرمائید.
بله، کارآفرینی اجتماعی در شورای ششم قطعاً مورد توجه است، چرا که آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد زمانی قابل کاهش است که برنامهای برای افراد داشته باشیم تا معتاد بهبودیافته به طور مثال مجدد وارد چرخه اعتیاد نشود و راهکارهای ایجابی را به جای برنامههای سلبی باید اجرایی کنیم. همچنین مباحث مشاوره خانواده در این زمینه حائز اهمیت است و در صورتی که این افراد و یا زنان بدسرپرست اگر برایشان اشتغالزایی شود، آسیبهای جامعه کاهش مییابد. در حوزههای مختلف رویکردمان با شورای پنجمیها متفاوت است. شورای قبلی درحوزه پسماند و خدمات شهری هم قوی عمل نکردند.
در بازدیدهایی که اخیراً در برخی مناطق تهران داشتهام و گفتگوهایی که انجام دادهام، مردم میگویند که شهرداری دیوار محلاتشان را رنگآمیزی داشته در حالی که خانههایشان آنقدر فرسوده است که سقف در حال ریزش است، بنابراین به جای برنامههایی که فقط جنبه ظاهری دارد، باید به حوزههای عمیقتر همچون کارآفرینی اجتماعی توجه کرد و یا برنامههایی که پایه و اساس داشته باشد و تأثیر مثبت و عمیقی بر زندگی شهروندان بگذارد.
آیا در این دوره از مدیریت شهری، شهروندان دوباره شاهد پروژههای عمرانی در تهران خواهند بود؟
بله، قطعاً همینطور است. تهران شهری انسانمحور است و شهروندان برای تسهیل در رفت و آمد نیاز به بزرگراه و تونل پروژههای عمرانی مربوطه دارند و ما تلاش خواهیم کرد که در این راستا برنامههایی را مدنظر قرار دهیم.
در حال حاضر بسیاری از شهروندان در پایتخت با مشکلات معیشتی و اقتصادی همراه هستند، آیا مدیریت شهری میتواند برنامهای را جهت کاهش مشکلات شهروندان در این راستا ایفا کند؟
بله، البته شهرداری تهران مستقیم نمیتواند اشتغالزایی کند، ولی نقش تسهیلگری مدیریت شهری در اشتغالزایی غیرقابل انکار است. میتوان در کنار کمیته امداد، ستاد اجرائیات فرمان امام (ره)، بهزیستی و سایر دستگاهها به حوزه اشتغالزایی ورود کنیم، البته نظر ما فقط برای افرادی مانند زنان سرپرست خانوار نیست.
در حال حاضر آمار طلاق در جامعه افزایش یافته و بسیاری از زوجها نیز از طلاق عاطفی رنج میبرند که بسیاری از مشکلات در این حوزه به دلیل مسائل معیشتی و بیکاری همسر خانواده است، بنابراین به غیر از زنان سرپرست خانوار باید برای جوانان هم اشتغالزایی کرد تا هم از این طریق آمار ازدواج را افزایش داد، هم آمار طلاق را کاهش داد و هم شاهد کاهش هر چه بیشتر آسیبهای اجتماعی باشیم.
شهرداری پایتخت درگیر پدیده دستفروشان و کودکان کار شده، ولی علیرغم اجرای برنامههای مختلف تقریباً موفقیت چندانی در این زمینه حاصل نشده است. رویکرد شورای ششم در حوزه دستفروشان و کودکان کار چگونه است؟
من موضوعات مختلفی را در این زمینه مطالعه کردهام. موضوع کودکان کار و دستفروشان به صورتی است که ساماندهی این قضیه متولی خاصی ندارد. این قضیه نیاز مدیریت یکپارچه شهری دارد، بنابراین باید بتوانیم از طریق جلسات مشترک راهکارهای عملی و کاربردی را اجرایی سازیم که سالهای اخیر مدیریت شهری نتوانسته در این زمینه رویکرد موفقی داشته باشد و نتیجه مثبتی هم حاصل نشده است. در مورد دستفروشان هم بحث کارآفرینی اجتماعی میتواند مؤثر واقع شود.
اگر نتوانیم دستفروشان را برایشان شغل ایجاد کنیم، با برخوردهای سلبی قطعا به نتیجه نخواهیم رسید. به هر حال این افراد نیاز به درآمد و شغل دارند و اگر کار برایشان فراهم شود در فروشگاه یا کار خانگی قطعا آمار آنها کاسته خواهد شد و حتی دیگر کسی دستفروشی نمیکند، نمای ظاهری شهر هم به خوبی حفظ خواهد شد؛ لذا بر همین اساس ما رویکردمان توجه به بحث کارآفرینی اجتماعی و مدیریت یکپارچه در شهر تهران است تا شاهد اجرای راهکارهای کاربردی باشیم.
به نظر شما تهران شهر امنی برای زنان است؟ زنان شورای شهر پنجم اعلام کردند که تهران را برای زنان امن کردهاند و شعارشان در این راستا محقق شده است، آیا شما موافق این قضیه هستید و یا اینکه این موضوع هنوز جای کار دارد؟
ببینید! به هر حال من خودم زن هستم و مانند بسیاری از زنان و دختران این شهر میبینم که هنوز در جهت امنتر شدن پایتخت جای کار زیادی وجود دارد. آسیبهای اجتماعی، ناامنی ایجاد میکند.
در حال حاضر بسیاری از افراد هنگام استفاده از موبایل در خیابان دغدغه دارند که موتورسوار سارقی گوشی همراهشان را برباید که این به معنای ناامنی است و ریشه آن به مشکلات معیشتی بازمیگردد. شورا و شهرداری حدود ۱۰ درصد میتواند در این راستا مشکلگشا باشد که با همکاری دولت و مجلس قطعاً امنیت زنان به شدت افزایش خواهد یافت. ما باید بتوانیم از طریق مدیریت یکپارچه شهری اقدامات بیشتری را انجام دهیم و قطعاً با همکاری اداره برق و نیروی انتظامی نقاط ناامن تهران را میتوان به محلهای امن تبدیل کرد.
کرونا بیش از یک سال و نیم است که مردم تهران را مشابه شهرهای دیگر کشور و جهان درگیر کرده است، آیا به نظرتان مدیریت شهری جدید میتواند برنامههای مناسبتری جهت حمایت از مردم تهران در مقابل کرونا داشته باشد؟
بله، قطعاً همینطور است. البته موضوع کرونا یک مسئله و مشکل جهانی است و فقط مختص ایران و یا تهران نیست. حدود یکسال و نیم بیشتر است که مردم با این ویروس منحوس گرفتار شدهاند و نه تنها شهرداری بلکه بسیاری از سازمانها با همکاری یکدیگر میتوانند برنامههای دقیقتر را ایجاد کنند. مدیریت شهری کنونی چندان در این زمینه ورود نیافته است.
کرونا بیکاری و آسیبهای اجتماعی به همراه داشته و اگر در این حوزهها جدیتر ورود یابیم قطعا موفقتر خواهیم بود. در حال حاضر علاوه بر موضوع تهدید سلامت شهروندان، موضوعاتی مانند آپارتمانسازی، اشتغال و مباحث دیگر هم دستخوش آسیب شده که ما در شورای ششم تلاش خواهیم کرد بسته جدید با ابعاد مختلف جهت مقابله با کرونا و حمایت از شهروندان در این شرایط سخت داشته باشیم و انشاءالله با چهار سال خدمتگزاری شرمنده شهروندان نباشیم.
منبع: فرارو
کلیدواژه: شورای شهر تهران شهرداری زنان کارآفرینی اجتماعی آسیب های اجتماعی انتخاب شهردار حوزه فرهنگی مدیریت شهری حال حاضر مردم تهران کودکان کار شورای ششم برنامه ها شهر تهران خواهد شد کار ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۵۹۱۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
منافع شخصی دلیل عدم عمل به قانون در شهرداری ها / استمرار کاهش کیفیت زندگی در کلانشهرها و شهرها /نتایج وخیم عدم مشارکت در انتخابات شوراها
محمدجواد محمدحسینی: نقش مدیریت شهری در توسعه شهر و کشور حیاتی است، از این رو شامگاه جمعه، ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ در خانۀ «گفتارها» در شبکۀ اجتماعی کلابهاوس، به مناسبت روز معمار، نشستی با عنوان «تهران، شهری برای همه؛ آسیبشناسی توسعه و ارتقاء کیفیت زندگی در تهران و کلانشهرهای ایران» با سخنرانی دکتر پیروز حناچی، شهردار سابق تهران و دبیر اسبق شورای عالی شهرسازی برگزار شد. جلسۀ این هفتۀ خانۀ گفتارها که با تلاش مجید تفرشی، مؤسس و مدیر این خانه و با اجرای محمدرضا مهاجر برگزار شد، بیش از سه ساعت و نیم به طول انجامید و حناچی در سخنرانی خود به آسیبشناسی مدیریت شهری از ابعاد مختلف پرداخت و همچنین به سوالات حضار که غالباً مربوط به عملکرد وی در دوران تصدی مدیریت شهری بود، پاسخ گفت. در ادامه خلاصهای از سخنان وی خواهد آمد و همچنین برخی از پاسخهای او به سوالات حضار جلسه نیز ذکر خواهد شد:
چرا گاهی مدیریت شهری به ضد خود تبدیل میشود؟
سوال اساسی این است که آیا دهههای آتی کیفیت زندگی شهری در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران بهتر میشود یا خیر؟ به این سوال نمیتوان محکم و بهدرستی پاسخ داد. زیرا تجربه نشان داده است ما با شدت زیادی در حال استفاده از منابع موجود هستیم؛ اما بهتناسب این استفاده، افزایش کیفیت زندگی را به شهر برنمیگردانیم. یک دلیل این عدم تناسب به سیاستهای بالادستی در مدیریت شهری و یک دلیل آن نیز به خود مدیریت شهری برمیگردد.
من در سالهای ۸۰ تا ۸۴ و ۹۲ تا ۹۶ دبیر شورای عالی شهرسازی بودم. شورایی که بالاترین مرجع برای سیاستگذاری شهرها است، طرحهای جامع شهری در اینجا به تصویب میرسد و وظیفه نظارت عالی بر اجرای سیاستها را نیز بر عهده دارد. در این شورا به این نتیجه رسیدم که حتی اگر بهترین طرحها در این شورا تصویب شود، در مقام اجرا با مشکلات و موانع زیادی روبهرو هستیم. مسئله جالب دیگری که در آن شورا به آن رسیدیم، این بود که مدیران پاییندستی نهتنها این سیاستها را اجرا نمیکنند، بلکه خودشان مانع اجرا هستند. در یک آسیبشناسی متوجه شدیم دلیل این مسئله عدم مشارکت تمام گروههای ذینفع در طراحی این سیاستهاست. بعدها تلاش شد این آسیب رفع شود.
حالا سوال این است که چرا مدیریت شهری که خود باید حافظ منافع شهری شهروندان و ضامن کیفیتبخشی به شهر باشد، گاهی عکس این وظیفه عمل میکند و ممکن است ارزشهای شهر از جمله باغات شهر را از بین ببرد، ممکن است مواریث تاریخی شهر را حفظ نکند و همه منابع موجودِ در اختیار را مصرف کند. البته مدیران شهری در کلام، منکر چنین چیزی هستند ولی در واقعیت همینطور است. خود من در دوران مسئولیتم در دبیرخانه به این سوال فکر میکردم؛ در دوره اول دبیرخانه آن را تجربه و در دوره دوم در صدد چاره برآمدم. پس سوال این است که چرا گاهی مدیریت شهری به ضد خود تبدیل میشود؟ ممکن است پروژههایی تکتک در برخی شهرها اجرا شود، اما اینگونه نیست که اجرای پروژهها بهطور مستمر به کیفیتبخشی شهر میانجامد. در پاسخ به این سوال به یک سری مشکلات ساختاری برخورد کردیم و لذا خصوصاً در دورۀ دوم دبیرخانه سعی کردیم گلوگاهها را بررسی کنیم و بر همین اساس گاهی شهرداران کلانشهرها را دعوت و از آنها بازخواست میکردیم. خاطرم هست که در یکی از استانها حجم زیاد مصوبات کمیسیون ماده ۵ محل بحث ما بود. وظیفه اصلی شورای عالی شهرسازی بود که وقتی تغییرات برنامه، اساس طرح جامع را تحت تأثیر قرار دهد، مغایرت اساسی اعلام کند و جلوی آن را بگیرد.
اما ریشه اصلی مشکل به این برمیگردد که ما در اداره امور شهر منابع محدود و آرزوهای طولانی و برنامههای زیادی داریم و در چنین شرایطی باید پروژهها را اولویتبندی کنیم؛ اما وقتی پروژههایی که در اولویت نیستند و منابع زیادی را مصرف میکنند، اجرا شوند، نهتنها در جهت چشمانداز طرح جامع حرکت نمیکنیم، بلکه هر روز دورتر و دورتر میشویم. از این جهت من دو ویژگی اصلیِ «داشتن برنامه» و «قانونی حرکت کردن» را لازمه حرکت مدیریت شهری میدانم. این دو نکته اگرچه بدیهی است، ولی بهراحتی زیر پا گذاشته میشود. به نظر من عدم رعایت این دو نکته به دلیل منافع شخصی و گروهی است و نه دلایل سیاسی. و البته معمولا برای تحقق آن از ابزارهای رقابت سیاسی استفاده واز پوشش آن استفاده میشود.
انضباط مالی شهرداریها
اصلیترین چالشی که مدیریت شهری با آن مواجه است و روی کیفیت زندگی در شهرها تأثیر مستقیم میگذارد، عدم تراز هزینهها و درآمدهاست؛ حل مسئله تراز، هم به نهادهای حاکمیتی و هم به شورای شهر برمیگردد. شواری شهر علاوه بر نظارت، باید درآمدها را در بودجه جوری تنظیم کند که سالم، پایدار و کمعارضه باشند و هزینهها هم طبق ضابطه و در جای خود و معطوف به اولویتهای شهر باشد و نظارت بر این مسئله مهمترین وظیفه شورای شهر است. اگر این وظیفه بهدرستی عمل نشود، شهردار و اعضای شورای شهر به قسمی که خوردهاند، پشت کردهاند. در قانون اساسی به جز خود مجلس و دولت و قوه قضائیه که میتوانند برنامههایشان را در قالب لایحه و طرح تهیه و تصویب کنند، شورای عالی استانها نیز که متشکل از ترکیب کشوری اعضای شوراهای شهر است، این اختیار را دارد که بتواند لوایحی به مجلس برای تصویب تقدیم کند این یعنی شوراها در قانون اساسی یک رکن هستند و از این ظرفیت ما هنوز استفاده خوبی نکردیم.
با این نگاه (درآمدهای سالم و پایدار و هزینههای قاعدهمند)، در دورهای که مسئولیت مدیریت شهری را بر عهده داشتیم، ادعایمان این بود که با برنامه و مبانی نظری با شهر مواجه شدهایم و سعی کردهایم همه برنامهها مبتنی بر این نگاه باشد؛ اگر برخی پروژهها بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفت، مبتنی بر همین نگاه بود؛ مثلاً توسعه قلمروی عمومی، توسعه مسیرهای پیاده و دوچرخه با هدف کاهش آلودگی هوا و توسعه حمل و نقل عمومی، اصلیترین پروژه ما بود؛ البته توسعه حمل و نقل عمومی قبل از ما هم جزو پروژههای اصلی بود.
با همین نگاه بودجه باید طوری بسته شود که حداکثر منابع مالی و کمترین هدررفت را داشته باشد؛ همچنین ماموریتهایی که به ما مربوط نیست انجام نشود؛ ایدهآل آن است که امور جاری شهرها از منابع سالم و مستمر و کمعارضه تأمین شود؛ اگر این گونه نشود شرایط ناپایدار میشود.در سال ۹۲ روی منابع مالی شهرداریهای سه کلانشهر تهران، شیراز و اصفهان مطالعهای انجام دادیم. طبق این مطالعه، بهطور میانگین ۷۹ درصد درآمد شهرداریها از عوارض اخذشده از ساخت و ساز تأمین شده بود.
زمانی که ما مسئولیت مدیریت شهری را بر عهده داشتیم، در زمینه تأمین منابع مالی شهرداریها دو اقدام انجام شد: اولاً بر اساس پایاننامه دکترایی که در دانشگاه هنر اصفهان توسط دکتر رنانی راهنمایی شده بود، تحت عنوان «تأمین منابع مالی پایدار برای شهرها» در دولت لایحهای تنظیم شد و به مجلس رفت و قانون شد (هدف این بود که شهرها برای تأمین مالی مجبور نشوند ارزشهایشان را بفروشند) و ثانیاً در انتهای دولت آقای روحانی سهم شهرداری از مالیات بر ارزش افزوده یک درصد اضافه شد که تأثیر بسزایی در تأمین منابع مالی پایدار برای شهرداریها دارد.
در زمینه هدررفت منابع هم یکی از مسائل مهم، تعداد بالای کارمندان شهرداری و سنگینی بدنه نیروی اسانی است که اگر کارآمدی کافی هم نداشته باشند، ضرر بیشتری وارد میشود. تعداد پستهای مصوب شهرداری ۱۵۷۰۰ مورد است؛ در سال ۸۴ پرسنل شهرداری ۲۰ هزار نفر بود؛ در سال ۹۶، ۶۷ هزار نفر شده بودند و وقتی که ما شهرداری را تحویل دادیم این عدد به ۵۹۰۴۷ نفر رسید؛ ما کسی را بیرون نکردیم؛ اما به طور طبیعی از هر سه نفری که بیرون رفتند یک نفر جایگزین شد؛ برای جذب افراد هم برای اولین بار یک کنکور با رقابت ۲۴۰ نفره تحت عنوان دستیاران مدیران برگزار کردیم و طی آن بهترینهای دانشگاههای کشور را جذب کردیم.
کنترل نشدن این موضوع (تعداد پرسنل) به معنای دور شدن از اهدافی است که در ابتدا ترسیم شدهاند. به نظر من اصلیترین وظیفه اعضای شورای شهر کنترل این چنین گلوگاههایی نظیر کنترل مخارج است؛ اگر این اتفاق نیفتد یعنی دارد برای حقوق دادن یا برای اجرای پروژههایی که اولویت ندارند، شهرفروشی میشود.
وابستگی زیاد بودجه به ساخت و ساز باعث میشود ضوابط شهری زیر پا گذاشته شود و جدی گرفته نشود. روزی که شهر را تحویل گرفتیم، وابستگی بودجه شهر تهران به درآمدهای حاصل از ساخت و ساز نزدیک ۸۰ درصد بود و وقتی شهرداری را تحویل دادیم این وابستگی به زیر ۵۰ درصد رسیده بود. اگر شعار توسعه حمل و نقل عمومی بدهیم، نمیشود پروژههای با اولویت بالای ما، توسعه مسیرهای جادهای و شریانهای خارج از برنامه در داخل وحریم شهر باشد و ما در انتهای برنامه دیدیم میزان اختصاص بودجه ما به حمل و نقل عمومی به نسبت ایجاد شریانهای شهری (البته نه آنهایی که داخل طرح جامع هستند) نزدیک سهوهفتدهم برابرِ نسبت توسعه مسیرهای سواره شده است؛ همچنین برای تحقق این نگاه، هزینههای جاری اداره شهر را ۴۰ درصد کم کردیم و کارهایی را که به ما مربوط نبود، انجام ندادیم. تلاش کردیم شهر را بهینه اداره کنیم و تراکم نفروشیم و میزان وابستگی به درآمدهای ناشی از شهرسازی را متعادل کنیم. همه این اتفاقات در شرایط کرونا رخ داد؛ پس به طریق اولی در شرایط عادی نیز امکانپذیر است.
اهمیت مشارکت مردم در مدیریت شهر
ما مدیرانی در کلانشهرها داشتیم که میگفتند ما این شهر را با ۲۵ سرمایهگذار اداره میکنیم. اگر چنین حرفی عملی شود، پیامدش این است که باقی شهروندان (میلیونها شهروند) هیچ حقی در تصمیمگیری و تصمیمسازی برای شهر نخواهند داشت. در شهر سه دسته امر تأثیرگذار وجود دارد: ۱- تصمیمات مدیران ارشد؛ ۲- منافع سرمایهگذاران: شهر بدون سرمایهگذاری اداره نمیشود؛ ۳- منافع عمومی و بلندمدت شهروندان. ما معمولاً حوزه سوم را نادیده میگیریم؛ مشارکت مردم در انتخابات شورای شهر از همین جهت است که اهمیت دارد؛ در صورت مشارکت پایین گاهی شاهد آن هستیم که پروژههایی به اجرا در میآید که منطق قوی پشت آن وجود ندارد و در جهت تأمین منافع یک عده خاص است و این، ناشی از نادیده گرفته شدن حوزه سوم است. ارتباط معنیداری بین میزان مشارکت مردم در انتخابات و کیفیت اداره شدن شهر وجود دارد.
ما در دوره مسئولیت شعاری مطرح کردیم با عنوان «تهران؛ شهری برای همه». این پیام را دایم تکرار می کردیم که تهران متعلق به تمام شهروندانش است. در دنیا نیز همین را قبول دارند که شهرهای موفق شهرهایی هستند که میزان بیشتری از امکانات و حوزه قلمرو عمومی را برای شهروندان قرار دادهاند تا بیشترین تعداد شهروندان بتوانند از منافع شهر بهرهمند شوند. اگر ما بودجه را بر اساس ساخت و ساز ببندیم و بهرهگیری از منافع شهر را فقط برای عدهای خاص فراهم کنیم از این هدف دور میشویم.
حال با حاکمیت چنین نگاهی یعنی بهرهمندی حداکثری شهروندان از منافع، جنس برنامههای عمرانی هم تغییر میکند. مثلاً با این نگاه، اگر هدف ما توسعه حمل و نقل عمومی باشد، پروژه مابهازای آن توسعه مسیرهای پیاده و دوچرخه، توسعه قلمروهای عمومی (مانند ایجاد میدانگاهها در جایجای شهر با هدف ایجاد آرامش و گذراندن اوقات فراغت شهروندان)، توسعه فضای سبز در فضای شهری و جلوگیری از تخریب باغات میشود. ما در دوران مسئولیت جریمه سنگینی برای قطع درختان در نظر گرفتیم که باعث ناراحتی عدهای از مردم هم شد؛ ولی جریمه دریافتی را فقط به توسعه فضای سبز اختصاص دادیم؛ از این محل ۲۰ پارک محلهای، خصوصاً در جاهایی که بحران فضای سبز در آن منطقه داشتیم، درست و همچنین درختان خیابان ولیعصر را احیا کردیم.
مخلص کلام اینکه اگر برنامه و برای اجرای برنامهها مبانی نظری قوی داشته باشیم و پروژهها با اولویت انجام شوند و مطابق چشم انداز ۱۰ سال یا ۲۰ سال بعد ما باشند، بعدها از مدیریت شهری قضاوت خوبی خواهد شد؛ و الا نظام مدیریت شهری دچار روزمرگی و سردرگمی میشود و منابع را در جایی استفاده خواهد کرد که اولویت ندارند.
تأثیر تحریم بر حمل و نقل عمومی در شهر
قبل از شرایط تحریم، یک تقسیم کاری بین دولت و شهرداریها بود؛ به این معنا که دولت هزینههای ارزی حمل و نقل عمومی مثل تأمین واگن و خرید اتوبوس را تقبل میکرد و شهرداری هم کارهای زیربنایی و سیویل مثل تونلینگ و ساخت ایستگاهها را انجام میداد. از زمانی که فشار تحریم جدیتر شد، عملاً این همکاری دچار وقفه شد. آخرین واگنهایی که به تهران آمد، مربوط به زمان ما بود. قبلاً ۷۸ واگن خریداری شده بود که تبدیل به ۱۷ قطار شهری شد . بعد از آن دیگر قطاری نیامد. تهران برای اینکه به سهم ۵۰ درصدی مترو در حمل و نقل عمومی دست پیدا کند، نیازمند حداقل دو برابر واگنهای موجود است. چون دولت دیگر نتواست این کار را انجام دهد، همه این بار روی دوش شهرداری قرار گرفته و نظام مدیریت شهری نمیتواند بهتنهایی موضوعی را که جنبه حاکمیتی دارد، انجام دهد. نباید هم این کار را بکند؛ چون مجبور میشود تمام سرمایههای خود را برای این منظور بفروشد.
وقتی از حمل و نقل عمومی و جنبه حاکمیتی آن صحبت میکنیم، در واقع از مدیریت ۵ میلیون سفر روزانه درونشهری سخن میگوییم. این موضوع، حاکمیتی است و تأثیر مستقیم روی ترافیک و آلودگی هوا دارد. نمیشود نظام مدیریت شهری را در این زمینه تنها گذاشت. کاری که ما تلاش کردیم در شرایط تحریم انجام دهیم این بود که علاوه بر تلاش جهت به نتیجه رساندن ۶۳۰ واگنی که قراردادش بسته شده بود، برای اولین بار قطار داخلی را با دانش فنی و مهندسی داخلی و با همکاری جهاد دانشگاهی و معاونت فناوری ریاست جمهوری، هفت واگن قطار داخلی ساختیم. واگنسازی یک نیاز واقعی در کشور است که پایه آن هم در کشور گذاشته شده و اگر قراردادهایی که در این زمینه بسته شده، پیگیری شود، به نتیجه خواهد رسید.
جمعبندی
فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام این است که خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار دارد و به کجا میخواهد برود. این جمله روح مدیریت استراتژیک است. باید دانست چه مسیری طی شده و بهدرستی آسیبشناسی کرد و الان در چه جایگاهی قرار داریم و چه چشماندازی در پیش داریم. اگر مدیری، مخصوصاً در کلانشهرها، چنین نگاهی نداشته باشد و چشماندازی قانونی برای خودش تعریف نکرده باشد و خود را در چهارچوب قانون نبیند و فراتر از قانون عمل کند، کاری جز اتلاف منابع و اتلاف وقت نکرده است. داشتن مبانی نظری مشخص و همجهت کردن بردارهایی که ما را به سمت آن چشمانداز به حرکت میاندازد، یک اصل است و تجربه دنیا هم نشان داده، چنین چیزی واقعیت دارد و بسیار مؤثر است . مدیر شهری که برای شهر آرزو نداشته باشد، شما را به ناکجاآباد خواهد برد. داشتن هدف مشخص میتواند ما را از این دور باطل نجات دهد و چنین چیزی هم محقق نمیشود جز با اینکه سازوکار، بودجه و نظارت جدی متناسب با هدف هم محقق شود.
پاسخهای حناچی به برخی سوالات
کمک شهرداری به مساجد، حسینیهها و تکایا اگر با مصوبه شورا باشد و در بودجه شهرداری آمده باشد قانونی است و میتواند انجام شود. در مورد قضایای اخیر (مثل پارک قیطریه) هم باید گفت که شهرداری یک سازمان اجتماعی است؛ تدبیر اقتضاء می کند که این سازمان اجتماعی با حداکثر وفاق عمومی اداره شود؛ شهردار و مدیریت شهری برای شهر مثل یک پدر هستند؛ آنجا که حساسیت وجود دارد یا باید با اقناء افکار عمومی کار را پیش ببرد و یا اینکه از کاری که میخواهد انجام شود، استنکاف کرد. من زمانی که دبیر شورای عالی شهرسازی بودم جلوی پارکینگ حقانی را گرفتم؛ چون بر خلاف برنامههای مصوب شورای عالی شهرسازی در خصوص نوسازی تپههای عباسآباد انجام شده بود؛ حتی طرح مجددی تهیه شد تا این کار بازبینی قرار بگیرد؛ پس متعلق به دورۀ ما نبود. در مورد خانۀ وارطان باید بگویم که اساساً مالکیت این خانه برای وزارت راه و شهرسازی است؛ قبل از دورۀ ما کارش آغاز شده بود و ما کمک کردیم به عنوان یک فضای عمومی مورد استفاده قرار بگیرد؛ نه فقط خانۀ وارطان، بلکه در منطقه ۶ حدود ۲۴۰ مورد سرمایهگذاری بخش خصوصی را داشتیم که خانههای قدیمی را مرمت کرده بودند و ما با همکاری شورا به منطقه گفتیم با اینها مثل واحدهای تجاری برخورد نکنید و همین کار باعث شده بود تعداد زیادی خانه مرمت و کافه گالری ایجاد شود؛ اینها تحت تأثیر خانۀ هنرمندان و فضای فرهنگی منطقه ۶ قرار گرفته بودند؛ پس این جریان نشان داد که اگر سیاستها درست باشد و معقول انتخاب شود میتواند تبدیل به یک جریان عمومی برای کیفیتبخشی به شهر شود. حناچی در پاسخ به سوالی در مورد سرانجام ۶۸ باغ تهران که تنها بازماندههای باغهای بزرگ شمال تهران بودند، گفت: تعدادشان از ۶۸ مورد بیشتر است؛ فکر کنم بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ مورد بود و ما تا وقتی بودیم به اینها پروانه ندادیم. به هر حال قطاری که با ۲۰۰ کیلومتر سرعت در حرکت است، آنی نمیایستد و با طی کردن مسیری، متوقف میشود. متأسفانه ضوابط برجسازی تئوری جذابی داشت، اما در عمل آن اتفاقی که در تئوری پیشبینی شده بود، نیفتاد. مثلاً دوستان میگفتند ۳۰ درصد سطح را در باغات اشغال بدهیم تا ۶۰ درصد دیگر سالم بماند، اما در عمل چنین چیزی اتفاق نیفتاد. قبلاً هم به باغات پروانه داده نمیشد و این محصول پیگیریهای شورای شهر دوم بود که در دوره سوم به اجرا درآمد و بیش از ۱۰۰ هکتار از باغات تهران که خیلی از آنها باغات تاریخی بودند، از بین رفت. ما آن ضوابط را اصلاح کردیم. برای بعد از این، تکلیف معلوم است؛ مگر اینکه مجددا در مراجع تصمیمگیری تغییری حاصل شود. من شنیدم که بعد از ما تمام پروندهایی که ما در کمیسیون ماده ۵ رد کرده بودیم، مجددا طرح شده و مصوبه گرفته است. اینکه ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور در شهر تهران که حدود۲ تا۳ درصد از مساحت کشور را در بر میگیرد تجمیع شود و به گردش در آید، تبعات دارد؛ مثلاً تمام منابع آب به سوی تهران و شهرهای اطراف آن هدایت میشود. به عنوان راهکار، ما نمیگوییم فقرا را از شهر بیرون کنیم؛ اما میتوانیم با شرایط زندگی بهتر و اقتصادیتر شریطی فراهم کنیم که ساکنان کلانشهر، شهرهای اقماری را برای زندگی انتخاب کنند. نسخه بینالمللی در مورد کلان شهرها هم همین است که جمعیت و فعالیت به عرصه وسیعتری منتقل شود. برای این کار باید حمل و نقل از شهرهای اقماری به کلانشهر آسانتر شود و هزینههای زندگی در شهرهای اقماری پایینتر بیاید تا مردم به دلخواه خود به این شهرها مهاجرت کنند؛ در مرحله دوم هم باید وابستگی به کلانشهر کمتر شود و شهرهای اقماری کمکم مستقل شوند. این، نیازمند سیاستگذاری دولت برای عدم تمرکز است و باید در نظر داشت که اصلیترین انگیزه برای مهاجرت به تهران وکلانشهرها اشتغال ومسائل اقتصادی است. یکی از موضوعاتی که ما دنبال کردیم، استفاده از فضاهای صنعتی رهاشده در شهر بود؛ این فضاها اگر رها شوند، تبدیل به یک تهدید میشوند؛ زیرا اینقدر ناامن میشوند که در طول روز هم کسی جرئت تردد به آنها را ندارد. در دوره ما سه تجربه تعقیب شد: اول، تبدیل یک کارخانه به مرکز نوآوری آزاد بود؛ مکانی برای شرکتهای دانش بنیان طبق نگاه قدیمی که همه چیز را تجاری میبیند، چنین کاری میسر نبود. دوم، تبدیل کارخانه سیمان ری به موزه صنعت سیمان وجاذبه گردشگری بود. کارخانه سیمان ری در سال ۱۳۱۲ افتتاح شد و اواخر دهه ۶۰ از کار افتاد و متروک شد سند آن به نام دولت بود و ما از دولت خواستیم آن را به شهرداری منتقل کند و طی یک اجاره ۳۰ ساله به شهرداری منتقل شد. سوم، تبدیل یکی از کارخانجات صنعتی متروک در مرکز شهر تهران که به یک مکان فرهنگی و گالری تبدیل شد. دولت نباید شهرداری را رقیب خود بداند و مدیریت شهری باید یکپارچه شود. قدرت نظام بلدیه در قانون سال ۱۲۸۶ بیشتر از الآن است؛ سیاستگذاری مسکن و مسئله مسکن کمدرآمدها در بسیاری از شهرهای دنیا یکی از وظایف شهرداریها است؛ اما در نظام قانونی ما اینگونه نیست. این یک خلأ محسوب میشود. باید آن اختیاراتی که به استانداران داده شده به شهرداران داده شود و شهردار کلانشهرها هم با رأی مستقیم مردم تعیین شود.بیشتر بخوانید:
راز شگفت انگیز محبوبیت مهوش هنرمند در محله مولوی / لات ها شجاع اما ساده / روایتی تلخ، اما طنزآمیز از زندگی و رنجهای مردم جنوب شهر تهران
پرونده جاسوسی برای مرحوم نوربخش/ حذف نیروهای با نگاه راهبردی در ایران/ نقش معاون اول احمدی نژاد در تشکیل پرونده برای نوربخش چه بود؟
رفتار علی (ع) با زنان دشمن/ شغل علی (ع) چه بود و از چه راهی درآمد داشت؟
توانمندی زنان قربانی ساختارهای مردسالارانه / فضای کار در ایران بهشدت جنسیتزده است/ آنچه در سطح فردی بین زنان نیاز داریم، آگاهی جنسیتی است
مرشدی زاد:توسعۀ ناموزون میتواند منجر به انقلاب شود/ احساس میشود تعمدی وجود دارد که طبقۀ متوسط فقیر شوند/ از بین بردن طبقۀ متوسط، کشور را ضعیف میکند
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900910